صفحه 322
غصب آن است كه انسان از روى ظلم، بر مال يا
حقّ كسى مسلّط شود و اين يكى از گناهان بزرگ است كه اگر كسى انجام دهد، در قيامت
به عذاب سخت گرفتار مىشود. از حضرت پيغمبر اكرم«صلیاللهعلیهوآلهوسلم» روايت
شده است كه هر كس چيزى را غصب كند، در قيامت آن چيز مثل طوق به گردن او آويخته
مىشود.
مسئله 2121- اگر انسان در اماكن عمومى نظير
مسجد و مدرسه و راه و پل و مانند اينها مزاحم استفادۀ ديگران از آنجا شود، مثل
خريد و فروش در پيادهرو و گذاشتن اجناس بيرون مغازه و پارك كردن اتومبيل در جايى
كه مزاحم ديگران باشد، كار او غصب است، و همچنين است اگر كسى در اینگونه مكانها
جايى را براى خود بگيرد و ديگرى نگذارد او از آنجا استفاده نمايد.
مسئله 2122- چيزى را كه انسان پيش طلبكار گرو
مىگذارد، بايد پيش او بماند كه اگر طلب او را ندهد طلب خود را از آن به دست آورد،
پس اگر پيش از آنكه طلب او را بدهد آن چيز را از او بگيرد، حقّ او را غصب كرده
است.
مسئله 2123- مالى را كه نزد كسى گرو
گذاشتهاند، اگر ديگرى غصب كند، صاحب مال و طلبكار مىتوانند چيزى را كه غصب كرده
از او مطالبه نمايند و چنانچه آن چيز را از او بگيرند، باز هم در گرو است، و اگر آن
چيز از بين برود و عوض آن را بگيرند، آن عوض هم مثل خود آن چيز گرو مىباشد.
مسئله 2124- اگر انسان چيزى را غصب كند، بايد
به صاحبش برگرداند و اگر از بچّه يا ديوانه غصب كند، بايد به ولىّ آنها بدهد و اگر
صاحبش را نمىشناسد یا مجهولالمالك است، بايد به حاكم شرع داده شود.
مسئله 2125- اگر از چيزى كه غصب كرده منفعتى
به دست آيد، مثلاً از گوسفندى كه غصب كرده، برّهاى پيدا شود يا نهالى كه غصب كرده
بارور شود، مال صاحب مال است و نيز كسى كه مثلاً خانهاى را غصب كرده، گرچه در آن
ننشيند، بايد اجارۀ آن را بدهد.
مسئله 2126- هرگاه دو نفر با هم چيزى را غصب
كنند، اگرچه هر يك به تنهايى مىتوانستهاند آن را غصب نمايند، هر كدام آنان ضامن
نصف آن هستند.
صفحه 323
مسئله 2127- اگر چيزى را كه غصب كرده با چيز
ديگرى مخلوط كند، مثلاً گندمى را كه غصب كرده با جو مخلوط نمايد، چنانچه جدا كردن
آنها ممكن است گرچه زحمت داشته باشد، بايد جدا كند و به صاحبش برگرداند، و اگر
ممكن نباشد، با يكديگر شريك مىشوند و اگر صاحب مال راضى به شركت نباشد، غاصب بايد
عوض آن مال را به او رد كند.
مسئله 2128- اگر شخصى خانهاى را كه غصب كرده
خراب نمايد، بايد آن را با مزد ساختنش به صاحب آن بدهد و چنانچه بگويد آن را مثل
اوّلش مىسازم، مالك مجبور نيست قبول نمايد و نيز مالك نمىتواند او را مجبور كند
كه آن را مثل اوّلش بسازد.
مسئله 2129- اگر چيزى را كه غصب كرده به طورى
تغيير دهد كه از اوّلش بهتر شود، مثلاً با طلايى كه غصب كرده گوشواره بسازد،
چنانچه صاحب مال بگويد مال را به همين صورت بده، بايد به او بدهد و نمىتواند براى
زحمتى كه كشيده مزد بگيرد، بلكه بدون اجازۀ مالك حقّ ندارد آن را به صورت اوّلش در
آورد، و اگر بدون اجازۀ او آن چيز را مثل اوّلش كند، بايد مزد ساختن آن را هم به
صاحبش بدهد.
مسئله 2130- اگر در زمينى كه غصب كرده زراعت
كند يا درخت بنشاند، زراعت و درخت و ميوۀ آن مال خود اوست و چنانچه صاحب زمين راضى
نباشد كه زراعت و درخت در زمين بماند، كسى كه غصب كرده بايد فوراً زراعت يا درخت
خود را گرچه ضرر نمايد از زمين بكند، و نيز بايد اجارۀ زمين را در مدّتى كه زراعت
و درخت در آن بوده به صاحب زمين بدهد و خرابيهايى را كه در زمين پيدا شده، درست
كند، و اگر بهواسطۀ اينها قيمت زمين از اوّلش كمتر شود، بايد تفاوت آن را هم بدهد
و نمىتواند صاحب زمين را مجبور كند كه زمين را به او بفروشد يا اجاره دهد، و نيز
صاحب زمين نمىتواند او را مجبور كند كه درخت يا زراعت را به او بفروشد. و همچنين
است اگر با آهن غصبى خانه ساخته باشد، در صورتى كه صاحب آهن همان را طلب كند، غاصب
بايد آن را تحويل دهد، گرچه موجب خرابى خانه شود.
مسئله 2131- اگر چيزى را كه غصب كرده از بين
برود، در صورتى كه مثل نداشته باشد، نظير گاو و گوسفند، بايد قيمت آن را بدهد، و
چنانچه قيمت بازار آن فرق كرده، بايد قيمت روزى كه غرامت را مىدهد بپردازد، و اگر
مثل داشته باشد نظير گندم و جو، بايد مثل همان چيز را بدهد.
صفحه 324
مسئله 2132- اگر چيزى را كه غصب كرده ديگرى از او غصب نمايد
و از بين برود، صاحب مال از هر كدام كه بخواهد مىتواند عوض آن را بگيرد.
مسئله 2133- اگر چيزى با معاملۀ باطلى به كسى
منتقل شود، اگر صاحب مال راضى است كه در آن تصرّف شود اشكال ندارد، وگرنه حكم غصب
را دارد كه بايد فوراً به صاحبش رد كند و اگر تلف شده عوض آن را بدهد.
مسئله 2134- هرگاه مال را از فروشنده بگيرد
كه آن را ببيند تا اگر پسنديد بخرد، در صورتى كه آن مال تلف شود، بايد عوض آن را
به صاحبش بدهد؛ ولى اگر بگيرد تا مدّتى نزد خود نگه دارد كه اگر پسنديد بخرد، در
صورتى كه تلف شود، چون امانت است ضامن نيست.
مسئله 2135- بعد از تمام شدن مدّت اجاره،
بايد محل را تحويل مالك دهد و اگر بدون اجازۀ مالك در آن محل بماند غصب است، و
همچنين است اگر در مدّت اجاره مالالاجاره را ندهد.
مسئله 2136- كسى كه اجير شده براى كارى، مثل
كارمندان ادارهها و شركتها و كارخانجات، اگر كم كارى كند يا اصلًا كار نكند، حقّ
گرفتن تمام حقوق را ندارد و اگر تمام حقوق را بگيرد، به همان نسبتى كه كمكارى
كرده غصب است.
مسئله 2137- استفاده از مال كسى كه انسان
مىداند دزد يا رباخوار است يا خمس نمىدهد و مانند اينها، در صورتى كه نداند چيزى
كه در آن تصرّف مىكند از مال حرام است اشكال ندارد، و اگر بداند چيزى كه در آن
تصرّف مىكند از مال حرام است، تصرّف او جايز نيست؛ بنابراين زن و اولاد يا مهمان
كسى كه لاابالى در مال مردم است، مىتوانند از مال او استفاده كنند، مگر اينكه
بدانند آن مال حرام است، و اگر مجبور باشند كه از آن استفاده كنند، بايد از حاكم
شرع اجازه بگيرند.
مسئله 2138- اگر كسى مدّتى مانع از كار كسى
شود، گرچه اين كار حرام است، ولى چيزى به او بدهكار نيست، ولى اگر خانه
و مغازه و مانند آنها را غصب كند، علاوه بر اينكه آنها را پس مىدهد بايد اجارۀ
آنها را هم بپردازد.
مسئله 2139- اگر كسى پولى را غصب كند يا ربا
بگيرد يا دزدى كند يا خمس بدهكار بوده و نداده است، بايد در وقت پرداخت، ارزش خريد
آن زمان را بپردازد، مثلاً اگر ده سال قبل هزار تومان از كسى دزدى كرده است، بايد
حساب كند كه در آن زمان با هزار تومان چقدر طلا مىتوانست تهيه كند و همان را
بپردازد.
صفحه 325
مسئله 2140- هرگاه كسى طعامى را غصب كند و آن
را به مالك طعام بخوراند در حالى كه مالك نمىداند، مثلاً به عنوان مهمان نمودن آن
را جلو مالك بگذارد، غاصب ضامن است.
مسئله 2141- هرگاه تسليم عين مغصوبه به مالك
براى غاصب متعذّر باشد، بر غاصب واجب است بدل آن را به مالك بدهد، و اين را بدل
حيلوله مىگويند و مالك گرچه مالك اين بدل نمىشود، ولى مىتواند تصرّف مالكانه
بنمايد و اگر بدل را تلف كرد، عين مغصوبه ملك غاصب مىشود، و هر وقت تسليم عين
مغصوبه براى غاصب ممكن شد، بايد آن را به مالك بدهد و بدل را پس بگيرد و همۀ منافع
بدل در تمام مدّتى كه تسليم عين مغصوبه متعذّر است، مال مالك است.